نگار من

            ...

نگار زیبای من تولد تو قشنگترین هدیه خداوند به من بوده و هست هر سال آمدنت را سپاس خواهم گفت میلادت شکوفا دخترم     نگار الان ٢ سال و یه روزشه به زودی عکسای تولدشو خواهم گذاشت

نگار  عزیزم سه روز دیگه تولد ٢ سالگیشه می خوام تولدشو به شکل زنبوری بگیرم دیروز هم یه ضرب نشستم پای خیاطی تا لباس دختر قشنگمو بدوزم امیدوارم بتونم با جشن تولدش خوشحالش کنم

  تو بزرگ مي شوي و من به تمام روزهاي خوبي كه با تو خواهم داشت عشق مي  ورزم وقتي تو باشي يك دنيا خوبي با من است دوست دارم دخترم     پپ.ن : نگار عزير مامان داره كم كم بزرگ مي شه يك هفته ديگه تولد 2 سالگيشه

نگار عزیز مامان این روزا دیگه می تونه جملات کوتاه رو بگه بازی اتل متل و عمو زنجیر باف هم یکی از تفریحاتش شده دختر کوچولوی من دیگه می  خواد بره بیرون خودش لباسشو انتخاب می کنه و می ره کفشاشم میاره دختر قشنگم دیگه کم کم داریی واسه خودت خانومی می شی خدا همیشه به همرات باشه  

نگار عزیز مامان الان ١٩ ماهت شده دیگه خیلی  حرفای قشنگی می زنی دنیات بزرگتر شده مثل خنده هات که همیشه عاشقشونم دختر عزیزم برات دنیایی پر از شادی و بدون غم آرزو می کنم

بهار می آید تا بیاموزد که بی بهانه عاشق باشیم ...

نگار قشنگ مامان كم كم داريم به روزهاي آخر سال نزديك مي شيم تو هم توي اين روزا همپاي من تو خونه تكوني كمك كردي الهي مامان فداي دختر قشنگش بشه كه اينقدر مهربونه

روزهاي كه در كنار فرشته آسموني هستي بهترين روزهاي زندگي يه مادره وقتي نگار به من لبخند مي زنه تمام خستگيهام از بين مي ره  تموم غمهاي دنيا با نگاه مهربونش تبديل به شادي مي شه  خدا جون ازت ممنونم براي اين همه لطفي كه به ما داري  ...